به گزارش شهرآرانیوز، پس از ثبت مدرسه «عسکریه» حاجیعابدزاده در فهرست آثار ملی ایران به سال ۱۳۹۹، این اثر بر سر زبانها افتاد، اما مالکان آن که رضایتی از این کار نداشتند، برای خروج این مدرسه از ثبت ملی تلاش کردند؛ مسئلهای که چند روز پیش با پایان کار پرونده شکایت، تحقق نیافت و «عسکریهثبتملی ماند» را به تیتر جرایدی تبدیل کرد که سرنوشت این بنای میراثی را در کشوقوسهای قضایی دنبال میکردند. ملی ماندن عسکریه سبب شد در گزارشی، جدای از بررسی بنای عسکریه، از وضعیت دیگر بناهایی بگوییم که بههمت حاجعلیاصغر عابدزاده پا گرفتند و حالا به بخشی از تاریخ و هویت شهرمان تبدیل شدهاند.
اما پیش از این بگذارید گریزی بزنیم به آنچه این مرد در مشهد رقم زده است؛ مرحوم حاجعلیاصغر عابدزاده، آرزوی ساخت چهارده مدرسه به نیت چهاردهمعصوم (ع) در چهارده نقطه شهر را داشت که از آن میان، ساخت دوازده مدرسه با واقعیت پیوند خورد. کودکان زیادی در سالهای ۱۳۲۵ (که نخستین بنا با نام مهدیه سقف و ستون خورد) تا سال ۱۳۴۹ (که دوازدهمین مدرسه با نام جعفریه پاگرفت) با شخصیت مذهبی و محکمی آشنا شدند که حالا در سنین میانسالی و کهنسالی، خاطرات او را به تکتک خانههای این شهر میبرند و بازگو میکنند.
بهلحاظ معماری و قدمت، ممکن است بعضی آثار باقیمانده از او جایگاه خاصی درمیان آثار ملی ایران نداشته باشد، اما نمیتوان از تأثیر هویتی، مذهبی و فرهنگی بناهای عابدزاده بر زمانه خودش و حتی اکنون چشم پوشید.
نام بنا: عسکریه
سال ساخت: ۱۳۲۸
نشانی: خیابان عسکریه ۹، پشت مسجد فیل
وضعیت: ثبت ملی شده است.
نام بنا: سجادیه
سال ساخت: ۱۳۴۲
نشانی: کوچه حسین باشی ۸
وضعیت: ثبت ملی شده است و اکنون زیر نظر آموزش وپرورش قرار دارد.
نام بنا: کاظمیه
سال ساخت: ۱۳۳۶
نشانی: خیابان توحید، کوچه زردی
وضعیت: بنا خالی از سکنه است.
نام بنا: مهدیه
تاریخ ساخت: ۱۳۲۵
نشانی: خیابان آیت ا... شیرازی ۱۷، پشت باغ نادری
وضعیت: در سال ۱۳۹۵ تخریب شد، ولی مالکان مکلف هستند آن را عین به عین دوباره بسازند.
نام بنا: علویه
سال ساخت: ۱۳۴۰
نشانی: خیابان مطهری جنوبی، نزدیک میدان تختی
وضعیت: اکنون به عنوان مدرسه عابدزاده فعال است.
نام بنا: جوادیه
سال ساخت: ۱۳۳۳
نشانی: خیابان طبرسی، کوچه جوادیه
وضعیت: اکنون دراختیار آموزش وپرورش قرار دارد و با کاربری مدرسه ابتدایی، ادامه حیات میدهد.
نام بنا: حسینیه
سال ساخت: ۱۳۴۳
نشانی: شهید رجایی ۱۴ (بازارچه سراب)
وضعیت: طلاب جامعه المصطفی العالمیه در آن ساکن هستند.
نام بنا: نقویه
سال ساخت: ۱۳۳۰
نشانی: خیابان امام رضا ۲، کوچه کربلا
وضعیت: سال هاست تخریب شده است و زمین آن تحت مالکیت اداره اوقاف است.
نام بنا: فاطمیه
سال ساخت: ۱۳۳۹
نشانی: کوچه حاج ابراهیم
وضعیت: به طور کامل تخریب شده است و دیگر اثری از آن نیست.
نام بنا: حسنیه
سال ساخت: ۱۳۴۴
نشانی: کوچه سرشور ۲۱
وضعیت: ثبت ملی شده است، اما اکنون دراختیار جامعه المصطفی العالمیه است.
نام بنا: جعفریه
سال ساخت: ۱۳۴۹
نشانی: کوچه شهیدصدر ۱۲
وضعیت: تخلیه شده و به حالت متروکه درآمده است.
نام بنا: باقریه
سال ساخت: ۱۳۳۶
نشانی: خیابان امام رضا (ع)، کوچه باقریه
وضعیت: این اثر ثبت ملی شده است و اکنون ملکش خالی از سکنه است.
حدود ۳۷ سال از روزی که حاجیعابدزاده از میان ما رفت، میگذرد و در این مدت، انجمن پیروان قرآن که متشکل از شاگردان مرحوم عابدزاده هستند، اداره امور مدارس او را برعهده گرفتهاند. سال ۹۴ نخستین مدرسه حاجیعابدزاده که نخستین مهدیه کشور نیز بود، ثبت ملی شد، اما در سال ۹۵ خبر تخریب شبانه قدیمیترین مهدیه مشهد به گوش مردم رسید تا جای آن را یک ساختمان چندطبقه بگیرد؛ البته با به میدان آمدن رسانهها و مشهددوستان، مسیر این تخریب تغییر کرد و قرار شد بانی مدارس عابدزاده عینبهعین این ساختمان را بازسازی کند؛ قراری که البته با گذشت هفت سال هنوز به سرانجام نرسیده است تا علاقهمندان به تاریخ و هویت این شهر را دلخوش کند.
پیش از این نیز «فاطمیه» با قرار گرفتن در مسیر شارستان و «نقویه» در کوچه کربلای ۲ به سرنوشت مهدیه دچار شده بودند.
در این وضعیت بود که پیشنهاد ثبت دیگر بناهای مرحوم عابدزاده به میراث داده شد تا در فهرست آثار ملی ایران محفوظ بمانند. میراث عابدزاده اکنون با ابهام بازسازی مهدیه، سه اثر ثبتی (سجادیه، باقریه و عسکریه) و شش بنای غیرثبتی (علویه، حسنیه، حسینیه، جعفریه، کاظمیه و جوادیه) را دربر میگیرد که در انتظار اقدام و حمایت سازمانهای مرتبط هستند تا از نابودی درامان بمانند.
سال ۱۲۹۰خورشیدی، ابتدای خیابان طبرسی، چسبیده به قبرستان قدیمی مشهد، کوچهای بهنام «تقیبنگی» یا «شیشهگرخانه» بود که بیشتر ساکنان آن کمبضاعت بودند؛ جایی که چراغ خانه زینالعابدین چراغچی، پدر علیاصغر، در آن روشن میشد. اهل محل، زینالعابدین را به این دلیل که مسئول روشنایی چراغهای پیهسوز آستان قدس بود، «چراغچی» خطاب میکردند، اما علیاصغر ادامهدهنده کار پدر نشد و برای خودش یک کارگاه کوچک آیینهسازی دایر کرد؛ کارگاهی که در آن، آیینههای کوچک جیبی با قاب حلبی میساخت. شهرت حلبی هم از اینجا پشت نامش نشست و ازآنجاکه توی دارودسته داشمشتیهای مشهد برووبیایی داشت، همه او را با نام «اصغر حلبی» صدا میزدند.
اصغر حلبی، اما میانه یک روز در زمستان ۱۳۱۹ مسیر زندگیاش تغییر کرد تا از یک داشِ تازهپشتلبسبزکرده که گاهی توی کارگاهش آیینه میساخت، به یک کاملهمرد متدین و خیر مدرسهساز تبدیل شود.
روایتها میگویند در یک روز برفی که برفبازی با دیگر داشغلامها او را حسابی چلانده بود، برای فرار از گلولههای برفی به داخل مسجد گوهرشاد، پناهنده میشود و بهناچار دمی، پای منبر امامجماعت مسجد مینشیند که آن لحظه داشته از خدا، روز معاد و هدف آفرینش انسان میگفته. جملات آن سخنرانی، چنان دگرگونی را در او رقم میزند که وقتی از صحنوسرای گوهرشاد بیرون میرود، دیگر آن اصغرحلبی چند ساعت پیش نیست. پس از این هم هست که تصمیم میگیرد وارد حوزه علمیه شود و درس دینی بخواند. این امکان در شهریور۱۳۲۰ مهیا میشود و او پای درس مرحوم حاجشیخهاشمقزوینی زانو میزند.
این روال تا سالها بعد ادامه مییابد و سبب میشود علیاصغر عابدزاده همچنان که بیشتر کسب علم میکند، رؤیای ترویج دین و احیای قرآن در دلش بزرگتر شود؛ رؤیایی که با تأسیس انجمن پیروان قرآن در سال۱۳۲۶ رنگ واقعیت میگیرد و با ساخت مدارس دینی ادامه مییابد. اما شاید برایتان سؤال باشد که یک آینهساز از کجا هزینه ساخت این تعداد مدرسه را پرداخت کرده است؟ میگویند حاجیعابدزاده اواخر سال ۱۳۱۹ برای کارخانهاش، مقدار زیادی تین حلبی میخرد که هرکدام یک شاهی میارزیده، ولی چند ماه بعد با آغاز جنگ جهانی دوم، قیمت هر حلب به دانهای پانزده ریال میرسد. عابدزاده هم آنها را میفروشد و در آن دوران، ۱۰۰ هزارتومان سود نصیبش میشود.
در ادامه فکر اینکه با این پول چه کند، برای روزها درگیرش میکند، اما درنهایت یک زمین هزاروچهارصدمتری پشت باغ نادری میخرد تا در آن، نخستین مهدیه ایران را بنا کند. پس از این هم هست که به نیت چهارده معصوم (ع) شروع به ساخت چهارده مدرسه میکند؛ مدارسی که علاوهبر ثروت خود آقای عابدزاده، کمکهای مردمی و موقوفات نیز نقش مهمی در پاگیری آنها داشت. او ۲۴ سال برای شکلگیری مجموعه مدارس عابدزاده زحمت میکشد و دوازده مدرسه میسازد و هرکدام را مزین به نام یکی از ائمهاطهار (ع) میکند.
ساخت مدارس رضویه و محمدیه، هدفهای بعدی او بود که مرگ مجالش نداد؛ سال ۱۳۵۷ در کوران حوادث انقلاب، حاجاصغر در ۹ دی با دیدن صحنههای کشتار مردم مشهد، سکته میکند و هشت سال پایانی زندگیاش را در بستر میگذراند تااینکه سال ۱۳۶۵ آفتاب عمرش به غروب میرسد و میراثش را برای مشهد به یادگار میگذارد؛ میراثی که اثرگذاری آن در فضای هویتی، سیاسی و مذهبی این شهر بر هیچکس پوشیده نیست.
***
مسئول ثبت آثار تاریخی ادارهکل میراثفرهنگی خراسانرضوی، از آمادگی این سازمان برای حفظ مدارس دینی مشهد خبر داد
در ادامه این گزارش، سراغی هم از مسئول ثبت آثار تاریخی، طبیعی و حرایم ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی خراسانرضوی گرفتهایم تا چشمانداز سازمان میراثفرهنگی خراسان را درباره مدارس عابدزاده جویا شویم.
محمود طغرایی البته تمایلی برای بیان جزئیات مربوطبه پرونده مستندسازی بناهای عابدزاده ندارد و به بیان این نکته که «تاکنون چهار مدرسه (باقریه، عسکریه، حسنیه و سجادیه) از سازههای مرحوم عابدزاده ثبت ملی شدهاند و مهدیه باید عینبهعین ساخته شود»، اکتفا میکند. او همچنین میگوید: «اگر مالکان بخواهند میراث عابدزاده را تبدیل به مجموعههای فرهنگیمذهبی کنند، میراث نیز به آنها کمک خواهد کرد.
ما با این نیت این بناها را ثبت میکنیم که مردم از آنها بهرهمند شوند. تجربه ما نشان میدهد که بسیاری از بناهای وقفی اطراف حرم، تخریب و تبدیل به هتل شدهاند و نیت واقف در آنها رعایت نشده و از دسترس مردم هم دور شده است. این بناها باید به چرخه فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی محلات اطراف حرم بازگردد. اگر بخواهیم به این مسئله جدی فکر کنیم، کاربردهای بسیار زیادی برای آن متناسب با این محلها خواهیم یافت.
اکنون بهطور مثال اگر مدرسه عسکریه از ثبت خارج شود، با کاربری آموزشی آن چه خواهند کرد؟» با پیش آمدن حرف عسکریه، از او درباره درخواست خروج از ثبت توسط متولی و سرنوشت این مدرسه میپرسیم و او پاسخ میدهد: «بالاترین مرجع قضایی این کشور، این رأی را داده است. مرحوم عابدزاده نخواست تولید ثروت کند و با سرمایهای که داشت، مرکز آموزشی ساخت. نیت ایشان، ساخت فضاهایی بود که جوانان را با مسائل مذهبی و فرهنگی ایرانی آشنا کند.
رفتار مرحوم عابدزاده در زمان حیاتش، روش برخورد ما با بناهای باقیمانده از او را مشخص میکند. همچنین جایگاهی که مرحوم عابدزاده درمیان مردم دارد، تاحدود زیادی به وجود این بناها بستگی دارد. اگر این بناها از بین بروند، خاطرات و تأثیر این حرکت ارزشمند نیز از بین خواهد رفت. نمونههای زیادی از این دست داریم که پس از نابودی بنا، مالک آن هم از خاطر جمعی مردم رفته است».
مسئول ثبت آثار تاریخی خراسانرضوی با گفتن دلایل اهتمام میراثفرهنگی برای ثبت این مدارس، چرایی «واجد شرایط ثبت بودن» آنها را روشنتر میکند: «شخصیت و نقش مرحوم عابدزاده در روشنگری مذهبی و تأثیر او و مدارسش در مشهد دهه ۳۰ به بعد، یکی از دلایل ثبت این آثار است.
نکته دیگر اینکه این آثار، داخل بافت تاریخی مشهد قرار دارد که در سالهای گذشته تا ۹۰ درصد آنها از بین رفته است. فضاهای تأثیرگذار مذهبی و فرهنگی و هویتی در اطراف حرم بهتدریج نابود شده است و این مدارس به این بافت معنا میدهد. همچنین این بناها از اصول معماری سنتی ایرانی پیروی میکنند. حیاط مرکزی و نماهای آجری و گاهی کاشیکاری و روابط بین فضاها، همه بیانگر اصالت معماری سنتی ما هستند.
ازسوی دیگر، مردم مشهد همچنان با این بناها خاطراتی دارند و بسیاری از شخصیتهای سیاسی و فرهنگی مبارز و سرشناس، محصول این مدارس هستند». کارشناس میراث درباره خاص بودن شخصیت عابدزاده و کاری که به سرانجام رسانده است، نیز حرف برای گفتن دارد: «این حرکت، جریانساز و در ایران منحصربهفرد است. ما خیران مدرسهساز زیادی داریم که مدرسه ساختهاند، ولی مرحوم عابدزاده یک ساختار و سیستم ایجاد کرده است که برای آن از دولت وقت مجوز گرفت و افراد آموزشدیده نیز مدرک میگرفتند. از نظر ما حتی این ساختار قابلیت ثبت دارد».